در این بخش می خواهیم برای شما عزیزان در رابطه با موسسه تجاری یا مایه تجاری اطلاعات لازمی را به شما عزیزان ارائه می دهیم لطفا تا انتهای این مقاله با ما همراه باشید. جهت ثبت موسسه غیر تجاری مقاله مورد نظر در این زمینه را از دست ندهید.
موسسه تجاری یا مایه تجاری چیست ؟
اصطلاح مؤسسه تجاری یا مایه تجارتی اصولا بحث و بررسی پیرامون مایه تجاری بسیار مشکل است و این امر سخت تر و پیچیده تر می گردد. اگر بخواهیم یکی از عناصر آن را مورد مطالعه قرار دهیم. یکی از موارد مشکل تعیین واژگان و عبارتی است که بتواند این مفهوم را بخوبی و یا تا حد قابل قبولی برساند. در زبان فرانسه عبارت Le fonds de commerce برای این مفهوم جعل شده و در حقوق انگلیس از عبارت Goodwill استفاده می کنند.
شرکت تجاری یا کار مایه تجاری
حقوقدانان ما عبارت های کارمایه تجارتی – کارمایه بازرگانی – حق تجارتی – مایه تجارتی یا مایه بازرگانی – حق کسب یا پیشه یا تجارت – مؤسسه تجاری را برای این منظور به استخدام گرفته اند. لكن باید گفت که اصطلاحات حق تجارتی و سرقفلی و نیز مایه تجارتی یا مایه بازرگانی و هم چنین کارمایه تجاری با کارمایه بازرگانی در قوانین به کار نرفته اند یا اگر مورد استفاده قرار گرفته اند در مفهوم مورد نظر ما نبوده است.
البته در تألیفات حقوقی اصطلاح «مایه تجاری برای افتاده این معنی به کرات توسط حقوقدانان مورد استفاده قرار گرفته است. حتی در پیش نویس لایحه اصلاح قانون تجارت ایران (لایحه تجارت ۱۳۸۶، تنظیم کنندگان آن در ماده ۱۹ واژگان «مایه تجاری» بکار برده اند. اما عبارت «حق کسب یا پیشه یا تجارت در مقررات قانونی ما آمده است و برخی نویسندگان آن را بکار برده اند.
لكن معلوم نیست آنچه مورد نظر نویسندگان قانون مزبور بوده، واقعا همان مفهومی است که ما بیشتر تحت مایه تجاری می شناسیم یا مفهوم دیگری را در نظر داشته اند. که ارتباط با مضامین قانون مربوط به مالک و مستأجر دارد. مثلاً گفته شده است که: «حقوق کسب و پیشه در واقع جبران زیان ناشی از تخلیه محل کار و فعالیت انتفاعی مستأجر و از بین رفتن موقعیت شغلی اوست که طی سالیان متمادی فراهم شده است.
موسسات تجاری یا مایه تجاری
موسسه تجاری که در کنار موسسه مترادف آن عبارت مایه تجاری آورده شده باشد. براساس ماده 6 قرار پاریس و که باید به اتحادیه عمومی بین المللی است که مورد حمایت قانونی در بخش مالکیت صنعتی و تجارتی و کشاورزی این امر براساس مصوب سال 1327 است که در بین مقررات قانونی کشور به حساب خواهد آمد.
دوم در قانون جديد التصويب ثبت اختراعات و علائم تجاری آنجا که قانونگذار در ماده 9 اشعار می دارد. هر گونه تغییر در مالکیت نام تجاری باید همراه با انتقال موسسه یا بخشی از آن که با نام مزبور شناخته می شود، صورت پذیرد.
قوانینی که در برخی تالیفات اماده و حقوق دان های کشورهای عربی نیز عبارت موسسه تجاری و یا غیر مورد استفاده قرار می گیرند. همچنین در قوانین و مقرارت در بیشتر کشورها عربی از عبارتی مانند عبارت محل تجاری استفاده می شود.
اصطلاحی که باید( جای) باشد را (مایه) به کار برده اند علت آنهم این است که عبارت موسسه تجاری استفاده می کنیم.
در اینجا به دو دلیل نویسنده ترجیح می دهد به جای اصطلاح جا افتاده «مایه تجاری» از عبارت «مؤسسه تجاری استفاده کند:
اولا اگر چه ملک و محل فعالیت تجاری خارج از عناصر مایه تجاری و مؤسسه است، لكن همانطور که خواهیم دهید. عنصر موقعیت محلی و مشتریان و نیز حق ایجار در زمره عناصر این مفهوم می باشد. اصولاً الفاظ در تبیین این مفهوم باید بگونه ای باشد که فعالیت تجاری در یک محل و مکان را برساند. موقعیت محلی و مشتریانی که به محل خاصی رجوع می کنند تصویر کند.
مایه تجاری
این مهم از عهده عبارت «مایه تجاری» که منقطع از عناصر موصوف هست بر نمی آید. در حالی که اصطلاح مؤسسه تجاری می تواند این معنا را افاده کند. همانطور که اشاره شد در کشورهای عربی اصطلاحات المحل التجاری» و یا «مؤسسه التجاريه» این مفهوم را به خوبی منتقل می کنند.
ثانياً علیرغم اینکه در نوشتارهای حقوقی از مایه تجاری استفاده شده و می شود، لكن حق این است که در این تحقیق ما همان واژگان یا عبارتی که قانونگذار به خدمت گرفته است بکار بریم. لذا در هر بخش یا مبحثی از کتاب که از عبارت مؤسسه تجاری یا مؤسسه استفاده شده، منظور همان مفهوم اصطلاحی آن است که مترادف با مایه تجاری است. چنانچه قصد دیگری اراده شود در همان جا توضیح خواهیم داد.
دکترین مؤسسه تجارتی اولین بار در قانون فرانسه ظهور کرد. آن در قانون جبانی در ۲۸ فوریه ۱۸۷۲ بود که برای نخستین بار به ایده مؤسسه تجاری اشاره و در مواد ۷ تا ۹ آن به این موضوع پرداخته شد. در آن موقع مؤسسه تجاری یک دکترین واقعا محدود و مضیق بود.
سپس این دکترین تئور آشکاری پیدا کرد که این تغییر مدیون پیشنهاد شخصی به نام میلراند (Mellerand) بود، که مقدمات تصویب قانونی را فراهم آورد که این قانون به تجار اجازه می داد که بدون اینکه مؤسسه تجاری از حیازت و تصرف آنان خارج شود، آن را به عنوان ضمان التزامات خویش به رهن بگذارند.
بنابراین اولین قانون ابتدائی در مورد مؤسسه تجاری، قانون مصوب ۱ مارس ۱۸۹۸ بود که توسط قانون ۱۷ مارس ۱۹۰۹ که در مورد بیع و رهن مؤسسه تجاری است ملغی شد.
قانون تجارت فرانسه مصوب ۱۸۰۷ مفهوم دقیقی از مؤسسه تجاری بدست نمی داد. حتی عبارت «مؤسسه تجاری در جایگاه خودش بکار نرفته بود. این قانون فقط تجهیزات و وسائل و کالاها را برسمیت می شناخت. در حالی که در مفهوم جديد، مؤسسه تجاری فقط متشکل از عناصر مادی نیست بلکه اساساً متشكل از عناصر معنوی بویژه مشتریان Laclientele است.
این ارزشیابی جدید از مؤسسه تجاری اجازه می دهد که بتوان آن را قرض داد یا واگذار کرد یا به عنوان حصه در شرکت آورد یا به رهن داد و یا اجاره کرد. مانند این ها. در واقع اولین نص قانونی که به طور کامل و با توجه به جميع معانی آن، دکترین مؤسسه تجاری را معرفی کرده است. قانون ۱۷ مارس ۱۹۰۹ می باشد. این قانون عناصر معنوی Elements incorporels را در کنار عناصر مادی Elements corporels به رسمیت شناخته است.
در این جا می توان فقط به برخی قوانین کشورهای دیگر در این زمینه اشاره کرد. مثلاً آلمان که قانون تجارت مستقل دارد دکترین مؤسسه تجاری را نپذیرفته است. در عوض ایده قرارداد تجاری را اخذ کرده است که قانون ایتالیا نیز آن را ترجیح داده است.
کلیه مقررات اروپایی به سوی دکترین قرارداد تجاری توجه کرده اند. این نظریه بسیار از نظریه مؤسسه تجاری واضح تر است چرا که در دکترین مؤسسه تجاری هنوز هم ابهامات و تناقضات و عدم دقت (به گونه ای که برخی از حقوقدانان و مجریان قانون ذکر کرده اند) وجود دارد.
اما در کشورهای کامن لا نیز دکترین مؤسسه تجاری در قالب اصطلاح Goodwill آمده است. لكن حقوقدانان برای این اصطلاح یا مفهوم بسیار موسعی قائل شده اند و یا آن را محدود به عنصری از عناصر مؤسسه تجاری نموده اند. Goodwill یک اصطلاح انگلیسی است و حقوقدانان انگلیسی احتمالاً اولین نفرات بودند که علاقه به محتوی آن نشان دادند.
ویلیام هنری بروان در نوشته اش ذکر کرده که محاکم انگلیس تلاش کرده اند که روشن کنند که تحت این اصطلاح چه مقصودی قرار دارد. در انگلستان اولین شخصی که اقدام به تعریف این اصطلاح نمود قاضی لرد الدن بود که با عبارتی کوتاه آن را چنین توصیف کرد: «چیزی است که فراتر از امیدی که زائیده یک احتمال است، نمی باشد.»
از اینگونه تعاریف مبهم هنوز در آثار نویسندگان وجود دارد بطوری که نویسنده ای اعتقاد دارد که این اصطلاح یک مفهوم تجاری ادامه دار و پیچیده ای است که هم در حقوق و هم در حسابداری پیدا می شود. پیروان هر دو رشته بعد از دو قرن از بوجود آمدن آن به عنوان یک مفهوم شناخته شده هنوز درگیر معنا و کاربرد آن می باشند.
کلیه مقررات اروپایی به سوی دکترین قرارداد تجاری توجه کرده اند و این نظریه بسیار از نظریه مؤسسه تجاری واضح تر است چرا که در دکترین مؤسسه تجاری هنوز هم ابهامات و تناقضات و عدم دقت (به گونه ای که برخی از حقوقدانان و مجریان قانون ذکر کرده اند) وجود دارد.
اما در کشورهای کامن لا نیز دکترین مؤسسه تجاری در قالب اصطلاح Goodwill آمده است. لكن حقوقدانان برای این اصطلاح یا مفهوم بسیار موسعی قائل شده اند و یا آن را محدود به عنصری از عناصر مؤسسه تجاری نموده اند. Goodwill یک اصطلاح انگلیسی است و حقوقدانان انگلیسی احتمالا اولین نفرات بودند که علاقه به محتوی آن نشان دادند.
ویلیام هنری بروان در نوشته اش ذکر کرده که محاکم انگلیس تلاش کرده اند که روشن کنند که تحت این اصطلاح چه مقصودی قرار دارد. در انگلستان اولین شخصی که اقدام به تعریف این اصطلاح نمود قاضی لرد الدن بود که با عبارتی کوتاه آن را چنین توصیف کرد: «چیزی است که فراتر از امیدی که زائیده یک احتمال است، نمی باشد.»
از اینگونه تعاریف مبهم هنوز در آثار نویسندگان وجود دارد بطوری که نویسنده ای اعتقاد دارد که این اصطلاح یک مفهوم تجاری ادامه دار و پیچیده ای است که هم در حقوق و هم در حسابداری پیدا می شود. پیروان هر دو رشته بعد از دو قرن از بوجود آمدن آن به عنوان یک مفهوم شناخته شده هنوز درگیر معنا و کاربرد آن می باشند.
مثلا برخی اعتقاد دارند که تعریف مشهور لرد الدن چیزی بیشتر از احتمالی که مشتریان قدیمی به محل سابق رجوع کنند نیست. یا نویسنده ای بر این باور است که مفهوم مالیت داشتن Goodwill کم و بیش یک تله بوده است که خدمتی بیش از اینکه به مقصود کوچکی که ذهن حقوقدانان را بپیچاند و آشفته کند، نکرده است. دیکشنری حقوقی آکسفورد آن را به معنای شهرت استقرار یافته توصیف کرده است: شهرت استقرار یافته یک تجارت است که به عنوان یک مال قابل تقدیر و ارزیابی لحاظ می گردد و قسمتی از ارزش مال در هنگامی که فروخته می شود تلقی می شود.
اما نویسنده ای اقدام به ارائه تعریفی از goodwill می نماید که نزدیک به مفهوم فرانسوی “فون دو کامرس” است: مال غیر مادی است که نماینده توان و قدرت یک شرکت در ایجاد در آمدی بیشتر و بالاتر از ارزش عملیاتی آن در اموال مادی و غیر مادی دیگر شرکت است. اغلب شامل معروفیت نام شرکت، وابستگی مشتری بر برند، یا روابط خاص بین عرضه کننده و مشتریان می گردد. با گریفیتز در پاسخ اینکه goodwill چیست؟
می گوید: چیزی است که توصیف آن بسیار سهل و آسان و تعریف آن بسیار سخت و مشکل است. آن عبارت است از سود و منفعت حاصله از یک نام خوب، مشهوریت و ارتباط یک تجارت. goodwill نیروی جذابی است که در عرف آورده می شود و چیزی است که در مرحله اول موجب تمایز بین تجارت تثبیت شده قدیمی و تجارت جدید می گردد.
نهایتا باید گفت که در کشورهای دارای سیستم کامن لاو امریکا تعریف goodwill بعضا مشکل و درک مفهوم آن غالبا سخت می باشد و مرتب در حال تغییر است.
در پایان: امیدواریم اطلاعات ارائه شده مجتمع ثبتی پایش برای شما مفید بوده باشد اطلاعات بیشتر در این زمینه را از کارشناسان ثبتی پایش دریافت کنید.